کجایی سهراب؟؟
آب را گل کردند..چشمها را بستند و چه با دل کردند...
وای سهراب کجایی آخر....؟
زخمها بر دل عاشق کردند..خون به چشمان شقایق کردند....
تو کجایی سهراب..؟؟که همین نزدیکی عشق را دار زدند..
همه جا را سایه ی دیوار زدن..وای سهراب کجایی که ببینی...
حالا دل خوشی مثقالیست...دل خوشی سیری چند؟؟
صبر کن سهراب..قایقت جا دارد...
پی نوشت : فدای سرت ... اشکالی نداره ...
پی نوشت : به ارامش بیشتر از هوا محتاجم ...
پی نوشت : باورش کنم ؟؟
پی نوشت :
ببین ... ببین چه بلایی سر موهام اوردی ؟ مگه من نگفتم تا بر نگشتم به چیزی دست نزن ؟؟ اخه زندگی چه فایده ای داره وقتی ادم زیبا نباشه ؟؟ :|
نظرات شما عزیزان:
|